جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۹ مرداد ۱۰, یکشنبه

گفتار من


...11 یه عدد اول، یه عدد تنها، یه عدد بی کس، یه عدد که انگاری تمام غم و تنهایی دنیا توش خلاصه شده. این عدد همون روزیه که من به دنیا اومدم. همون روزیه که من، فرشاد ...، ساعت 8:30  پا به این دنیا گذاشتم. این دنیا که... می دونید یه سری ها که می خوان بنویسن، می نویسن، یه بچه به دنیا اومد و با صدای گریه هاش می خواست بگه، نه! منو نیارین به این دنیا. این دنیا کثیفه، نکبته، به این دنیای فانی و از هم گسیخته. یه سری دیگه هم ]البته شاید، چون من تا حالا نشنیدم[ این دنیا زیباست و بچه ها از زیبایی گریشون می گیره! اما نه می خوام هیچکدوم از این حرف های تکراری و شایدم جدیدو بزنم. من می خوام بگم اون روز من به دنیا اومدم. 11/6/1369، ساعت 8:30 شب. یه روز تو یه سال نحس، به قول بابام اون سال، سال خر بوده. نمی دونم شاید.
می گن طالع آدما به اون سال و اون روز ربط داره. اما واقع اون نه می دونم این دو چه ربطی به هم دارن، نه حتی می دونم تو چه برج فلکی و از این جور چیزا به دنیا اومدم. و نه می خوام بفهمم. نه این که ازش متنفر باشم یا بهش اعتقاد نداشته باشم. یعنی اگه یه نفر بیاد و بهم بگه که اینجوریه، گوش می دم. حتی شایدم بدمم نمیاد، اما...
همش می شینم و جملات تکراری که توش اما و ولی و از این جور چیزا داره می نویسم. بگذریم. شاید با به دنیا اومدن من یه عده خوشحال شده باشن، منظورم فامیل و خونواده هستش وهر چی آدم جلوتر می ره بعضی ها هم متنفر، متنفر از آشنایی با من. چه اهمیتی داره وقتی... نمی دونم.اما این که اگه خودم می خواستم این کارو بکنم یا نه. منظورم اینه که پامو به این دنیا بذارم، یعنی اگه الان می خواستم این انتخاب روانجام بدم... سوال سختیه نه!؟ یعنی فکر نکنم کسی بتونه بهش جواب قطعی بده. چون این دنیا با تموم زشتی ها و پلیدی هاش، شیرینی و تلخی هاش، لذت ها و تنفر هاش، عشق ها و نفرت هاش، قشنگه، زیباست، مثل یه برگ درخت، مثل یه آبشار خیره کنندس. سرده وقتی از اون بالا به پایین می ریزه. اما وقتی اینقدر توش وایستی، خیره کننده می شه. لذت بخش می شه. از سرماش گرمت می شه. از سرماش لذت می بری و از اون آبی که میاد و با شتاب تو سرت می خوره لذت می بری با این که سخته، اما همش لذت بخشه. شاید اولش سرت درد بگیره، استخونات ترق ترق کنن، اما بعدش آروم می شی. آروم و سخت. جوری که اگه یه نفر تازه وارد بیاد و بخواد زیر اون فشار خوردت کنه اول خودش خورد می شه...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر